گاهی تکه می‌کنم، به تو، به جریان آب رودخانه خیره می‌شم، سعی می‌کنم نفس بکشم و تو کنارم می‌مونی، گوش میدی، آرومم می‌کنی و باعث می‌شی دوباره نفس بکشم‌.

گاهی تکه می‌کنی، به من، زیر سایه درختیم سرت رو می‌ذاری روی پاهام و چشم‌هات رو میبندی، من هم موهات رو نوازش می‌کنم و فر موهات رو دور انگشتم می‌پیچم، اونجا جایی هست که من کمک می‌کنم نفس بکشی و دوباره ادامه بدی.

گاهی کنار هم نشستیم و به علفزار اطراف نگاه می‌کنیم، چای می‌خوریم و دست‌های هم رو گرفتیم، باد میزنه و هوا نیمه ابریه، آسمون می‌خواد بباره و بنظر شاید غمگین بیاد ولی ما عاشق هوای ابری و بارون هستیم، اینجا هردو‌ خوبیم و هردو می‌تونیم نفس بکشیم، قشنگه، تو قشنگی و آرامش‌مون کنار هم قشنگه، اینجا هردو نفس می‌کشیم!