در سکوت آبی رنگ شهر فرو میروند گویی مردهای بیش نیستند..!
یخ زده
گلهای یخزده در لایه های زیرین قلبم،
به خاک سپرده شده در یخها و خاکسترهای ناشی از آرزو هایم...
۷
~~ Rosa
يكشنبه ۲۲ آبان ۰۱
به دریا زل زده بود
دریای ابی، ساکت و اروم
مثل خودش
شال گردنش رو سفت کرد و کناره ساحل شروع به قدم زدن کرد
سرما تا پوست استخوان هایش میرفت ولی او گرمایی از گذشته را درونش حس میکرد
دنبال کنندگان
۸۸ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
منوی وبلاگ
home
Let's talk together
خلاصه آمار
پیوندهای روزانه
همه اینا بخاطرتوئه-دیدگاه دوم
همه اینا بخاطرتوئه-دیدگاه اول
مرگ خود خواسته؟
Love=pain
آخرینبوسه،آخریننفس
زخمی شدم تا تو آسیب نبینی..؟!
افسانهِ دُرنا
زرد آبی، دریا خورشید
دختر مو کوتاه پسر عینکی